حقوق خصوصی

مقدمه

روان‌شناسی شخصيت حوزه بسيار گسترده‌اي است، زيرا شخصيت خود موضوعي است پيچيده و داراي ابعاد و جنبه‌هاي گوناگوني است، صاحب‌نظران حوزه‌ي شخصيت از كلمه شخصيت تعريف‌هاي گوناگون ارائه داده‌اند از نظر ريشه‌اي گفته شده كه كلمه شخصيت برابر معادل كلمه‌ي Personality است و در حقيقت از ريشه لاتين Persona گرفته شده كه به معناي نقاب يا ماسكي بود كه در يونان و روم قديم بازيگران تأثر بر چهره مي‌گذاشتند. اين تعبير تلويحاً اشاره بر اين مطالب دارد كه شخصيت هر فرد ماسكي است كه او بر چهره‌ي خود مي‌زند تا وجه تميز او از ديگران باشد.

برخي از تعريف‌هايي كه از شخصيت شده:

«مجموعه‌اي پايدار از ويژگي‌ها و گرايشهاست كه مشابهت و تفاوتهاي رفتار روان شناختي افراد (افكار، احساسات و اعمال) را كه داراي تداوم زماني بوده و ممكن است به واسطه‌ي فشارهاي اجتماعي و زيست‌شناختي موقعيت‌هاي بلاواسطه شناخته شوند يا به آساني درك نشوند مشخص مي‌كند.» (نظريه‌هاي شخصيت، مدي، 1972).

شخصيت عبارت است از الگوهاي رفتار و شيوه‌هاي تفكر كه سازگاري فرد با محيط را تعيين مي‌كنند. (آتكينسون و همكاران، 1994، ترجمه براهني و ديگران، 1378).

با اين حال نظريه‌پردازان شخصيت با يك تعريف واحد از شخصيت موافق نيستند، در واقع علت اين كه آنها نظريه‌هاي منحصر به فردي را ساخته‌اند اين است كه در مورد ماهيت انسان اتفاق‌نظر ندارند و هر يك شخصيت را از ديد خودش مي‌بيند، به طور كلي مي‌توانيم بگوييم: شخصيت عبارت است از الگوي نسبتاً پايدار صفات، گرايشها يا ويژگي‌هايي كه تا اندازه‌اي به رفتار افراد دوام مي‌بخشد. (منيت و منيت، 2002، ترجمه سيدمحمدي، 1387).

درك لزوم مطالعه شخصيت و اختلالات آن دشوار نيست. شناخت شخصيت، ويژگي‌ها، چگونگي شكل‌گيري، عوامل مؤثر در ايجاد شخصيت و مسائلي از اين قبيل، ارضاي حس كنجكاوي را در انسان به دنبال دارد زيرا اين شناخت نوعي خود شناسي است و شخص هنگام مطالعه موضوع‌هاي ذكر شده غالباً آن دانسته‌ها را با خود مقايسه كرده و با خود تطبيق مي‌دهد از سوي ديگر اين شناخت‌ها و اطلاعات به شخص امكان مي‌دهد كه در ارتباط متقابل با ديگران موضع‌گيري‌هاي مناسب و آگاهانه داشته باشد. به عنوان مثال اگر مادري بداند كه كودكان در سنين 3 تا 4 سالگي بيشترين ميزان حسادت را نشان مي‌دهند، دچار نگراني و اضطراب نخواهد شد زيرا مي‌داند كه اين ويژگي خاص سن كودك است.

اگر از جنبه‌ي ديگري هم به اين شناخت بنگريم، مي‌بينيم كه دانستن اطلاعات و دانش لازم درباره‌ي شخصيت تنها به كار عادي دانستن برخي رفتارها در مراحل مختلف رشد شخصيت نمي‌آيد. بلكه اين دانش در پيشگيري يا اقدام احتمالي در مورد بروز اختلالات شخصيتي نيز مي‌تواند به كمك فرد بيايد.

به عنوان مثال وقتي والدين مي‌دانند كه شيوه‌ي تربيتي خشن سبب ضد اجتماعي شدن و پرخاشگري شدن كودكان مي‌شود. خواهند توانست شيوه‌ي تربيتي خود را براي پيشگيري از چنين نتايج ناگواري تنظيم كنند.

 

اختلال شخصيت

اختلال شخصيت قبلاً توسط نظريه‌پردازان روان‌پوشي اختلال‌منش ناميده مي‌شدند. دو ويژگي كلي كه اغلب اختلال‌هاي شخصيت را توصيف مي‌كنند، مشكلات ميان فردي مزمن و مشكلاتي در ارتباط با هويت يا خودپنداره فرد هستند.

افرادي كه بيهوده تقلب مي‌كنند و بي‌دليل دروغ مي‌گويند براي تشخيص، وضعيت دشواري فراهم مي‌آورند. افرادي كه هميشه نسبت به مقاصد ديگران شك دارند كساني هستند كه به سختي مي‌توان آنها را روان‌پريش دانست، زيرا كه آنها تسلط خوبي بر واقعيت دارند. اين افراد لزوماً تحت سلطه‌ي ترسماي ناموبه، مشكلات مبني، اعتيادها و موارد مشابه نيز قرار ندارند. با اين حال رفتارهاي آنها، براي مشاهده‌گران، غير عادي، منحرف يا نابهنجار به نظر مي‌رسد. به نظر مي‌رسد كه رفتارهاي آنها ناشي از اختلال شخصيت است، به طوري‌كه توانايي عملكرد آنها را در بسياري از زمينه‌ها مختل مي‌كند. روشهاي مخصوص آنها در فكر كردن درباره‌ي فرد و محيط‌شان، انعطاف‌ناپذير و منشأ ناسازگاري اجتماعي و شغلي است. به علاوه رفتارهاي آنها مي‌تواند منشأ پريشاني براي خود آنها و ديگران نيز باشد. اختلال‌هاي اين افراد اختلال‌هاي شخصيت ناميده مي‌شود.

مثلاً: كارمند را تصور كنيد كه قرار است ترفيع بگيرد. او مي‌داند كه كارش را خوب انجام داده و احتمالاً سزاوار امتياز مناسبي است. ولي احساس اضطراب مي‌كند و فكر مي‌كند كه شايد يكي از همكاران وي مي‌كوشد جلوي پيشرفت‌هاي او را بگيرد وقتي دوستان او از ترس وي آگاه مي‌شوند او را «پارانوئيد» مي‌خوانند و مي‌گويند او احتمالاً چنين وضعيتي را خيال مي‌كند. او كه به طرز غير عادي از اين توصيف مطمئن است، مي‌تواند به حرفه‌ي خود بپردازد. اغلب ما نگرانيهاي مشابهي داريم. نگراني‌هاي ما از موقعيت‌هاي به خصوص سرچشمه مي‌گيرند. اين نگرانيها زودگذرند و به راحتي رفع مي‌شوند. امّا نگراني‌هاي برخي افراد به اين آساني از بين نمي‌رود. در واقع، آنها بيشتر زندگي خود را صرف وارسي محيط براي يافتن نشانه‌هايي مي‌كنند كه اساس‌هاي پارانوئيد آن ما را تأييد كنند. برخلاف كارمندي كه لحظه‌هاي «پارانوئيد» اندكي دارد، افراد مبتلا به اختلال شخصيت پارانوئيد همواره نسبت به ديگران بد گمانند. آنها، در حالي كه قادر به انجام دادن وظايف خود هستند و روان‌پريش نيستند، همواره گرفتار بي‌اعتمادي عميق‌اند.

اختلال‌هاي شخصيت اساساً اختلال‌هاي صفات هستند، اختلال‌هايي كه در گرايش فرد به درك پاسخ‌دهي به محيط به شيوه‌هاي ناسازگارانه انعكاس مي‌يابند. طبقه‌ي اختلال‌هاي شخصيت گسترده است و مشكلات رفتاري را در بر مي‌گيرد كه از نظر شكل و شدت بسيار تفاوت دارند. اختلال شخصيت معمولاً مانند اختلال استرس پس از آسيب يا موارد متعدد افسردگي اساسي از واكنش‌هاي ناتوان كننده به استرس در گذشته‌ي نزديك ناشي نمي‌شوند. در عوض، اين اختلال‌ها عمدتاً از پرورش تدريجي الگوهاي شخصيت و رفتار انعطاف‌ناپذير و تحريف شده ناشي مي‌شوند كه به شيوه‌هاي ناسازگارانه‌ي درك كردن دنيا، فكر كردن به آن و ارتباط برقرار كردن با آن منجر مي‌شوند.

طبق ملاك‌هاي DSM-IV-IR براي تشخيص اختلال، شخصيت، الگوي بادوام رفتار فرد بايد فراگير و انعطاف‌ناپذير و همين طور با ثبات و طولاني مدت باشد. اين الگو همچنين بايد موجب ناراحتي باليني مهم يا اختلال در عملكرد شده باشد و حداقل در مورد از اين زمينه‌ها آشكار شده باشد. شناخت، هيجان‌پذيري، عملكرد ميان فردي يا كنترل تكانه.

 

طبقات اختلال‌هاي شخصيت

در DSM-TV-TR اختلال‌هاي شخصيت بر اساس شباهت ويژگي‌هاي اختلال‌ها: در سه مجموعه گروه‌بندي شده‌اند.

  • مجموعه‌ي الف: اختلال‌هاي شخصيت پارانوئيد، اسكيزوئيد، و اسكيزوتايپي را در بردارد. افراد مبتلا به اين اختلال‌ها اغلب عجيب و غريب به نظر مي‌رسند، رفتاري دارند كه از بي‌اعتمادي و سوءظن تا كناره‌گيري اجتماعي گسترش دارد.
  • مجموعه‌ي ب: اختلال‌هاي شخصيت نمايشي، خود شيفته، غدد اجتماعي و مرزي را در بردارد. افراد مبتلا به اين اختلال‌ها در گرايش به نمايشي، هيجاني، يادمدي بودن سهيم هستند.
  • مجموعه‌ي ج: اختلال‌هاي شخصيت دوري جو، وابسته، و وسواسي را در بردارد. برخلاف دو مجموعه‌ي ديگر اضطراب و ترس اغلب بخشي از اين اختلال‌ها هستند.

دو اختلال شخصيت ديگر- اختلال شخصيت افسرده و منفعل- پرخاشگر- در پيوست DSM-TV-TR در طبقه‌ي موقتي فهرست شده‌اند.

اختلال شخصيت پارانوئيد

افراد مبتلا به اختلال شخصيت پارانوئيد سوءظن و بي‌اعتمادي فراگير به ديگران دارند كه به مشكلات ميان‌فردي متعددي منجر مي‌شود. آنها خود را بي‌عيب مي‌دانند و در عوض ديگران را به خاطر اشتباهات و شكست‌هاي فرد سرزنش مي‌كنند. حتي تا جايي‌كه انگيزه‌هاي اهريمني را به ديگران نسبت مي‌دهند. اين افراد به طور مزمن «در حالت دفاعي» قرار دارند و همواره انتظار حيله‌گري و تقلب را در ديگران دارند و به دنبال علايمي براي تأييد كردن انتظارات خود هستند و در عين حال تمام شواهد مخالف را ناديده مي‌گيرند. آنها اغلب نسبت به وفاداري دوستان ترديد دارند و از اين‌رو مايل نيستند به ديگران اعتماد كنند. آنها معمولاً حالت دفاعي به خود مي‌گيرند. توهين و تحقيرها را نمي‌بخشند، و به سرعت با عصبانيت واكنش نشان مي‌دهند. شخصيت‌هاي پارانوئيد معمولاً روان‌پريش نيستند؛ يعني اغلب اوقات ارتباط روشني با واقعيت دارند، هر چند كه امكان دارد در مدت دوره‌هاي استرس دچار نشانه‌هاي زودگذر روان‌پريش شوند.

عوامل عليتي

درباره‌ي عوامل عليتي مهم براي اختلال شخصيت پارانوئيد اطلاعات كمي در اختيار داريم. انتقال ژنتيكي ممكن است از طريق توارث‌پذيري سطح بالاي ضديت (خوشايندي كم) و روان رنجور خويي (خشم و خصومت) روي داده باشد كه از جمله صفات اصلي در اختلال شخصيت پارانوئيد هستند. عوامل عليتي رواني- اجتماعي كه گمان مي‌رود نقشي را ايفا مي‌كنند، غفلت يا سوء استفاده والدين و قرار گرفتن در معرض خشونت بزرگسالان را شامل مي‌شوند.

اختلال شخصيت اسكيزوئيد

افراد مبتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد معمولاً قادر نيستند روابط اجتماعي برقرار كنند و به انجام اين كار علاقه‌ايي ندارند. در نتيجه، به استثناي خويشاوندان نزديك، معمولاً دوستان خوبي ندارند. اين افراد نمي‌توانند احساسات خود را ابراز كنند و ديگران آنها را سرد و خشك مي‌دانند. آنها اغلب فاقد مهارت‌هاي اجتماعي هستند و مي‌توان آنها را به صورت افراد تنها يا درون‌گرا، با تمايلات و مشاغل عزمت گزين طبقه‌بندي كرد، هر چند كه تمام افراد تنها يا درون‌گرا اختلال شخصيت اسكيزوئيد مبتلا نيستند. آنها از فعاليت‌هاي بسياري، از جمله فعاليت جنسي، لذت نمي‌برند و به ندرت ازدواج مي‌كنند. از لحاظ هيجاني خيلي واكنش‌پذير نيستند، به ندرت دستخوش هيجان‌هاي مثبت يا منفي نيرومند مي‌شوند بلكه بيشتر خلق بي‌احساس دارند. آنها از نظر پذيرش احساسات نيز در سطح پائين هستند.

عوامل عليتي

در مورد علت‌هاي شخصيت اسكيزوئيد اطلاعات چنداني نداريم. نظريه‌هاي قديمي شخصيت اسكيزوئيد را پيش درآمد پرورش اسكيزوفرني مي‌دانستند، اما اين ديدگاهها به چالش طلبيده شده است. و عوامل ژنتيكي هم كه مبناي اختلال شخصيت اسكيزوئيد باشد هم هنوز نتوانسته‌اند ثابت كنند.

اختلال شخصيت اسكيزوتايپي

افراد مبتلا به اختلال شخصيت اسكيزوتايپي نيز بيش از حد درون‌گرا هستند و نقايص اجتماعي و ميان فردي فراگير دارند. اما علاوه بر آن تحريفات شناختي و ادراكي دارند و ارتباط و رفتار آنها عجيب و غريب هستند. با اينكه افراد داراي شخصيت اسكيزوتايپي معمولاً با واقعيت تماس دارند، اما تفكر خرافاتي داشته و تحت استرس شديد ممكن است دستخوش نشانه‌هاي روان‌پريشي زودگذر شوند. در واقع، آنها اغلب معتقدند قدرت سحرآميز دارند و ممكن است به تشريفات سحرآميز بپردازند مشكلات شناختي- ادراكي ديگر عبارت‌اند از: گفتار عجيب و غريب، و عقايد پارانوئيد، عجيب و غريب بودن تفكّر، صحبت كردن، و رفتارهاي ديگر، با ثبات‌ترين ويژگي‌هاي اين اختلال است. و به آنهايي شباهت دارند كه اغلب در بيماران اسكيزوفرنيك مشاهده مي‌شوند.


عوامل عليتي

ميزان شيوع اين اختلال در كل جمعيت تقريباً 3 درصد است امّا اسكيزوتايپي تا اندازه‌ايي ازثي است و ارتباط ژنتيكي و زيستي با اسكيزوفرني آشكارا به اثبات رسيده است. آنها هم چند اختلال خفيف ديگر را در عملكرد شناختي، از جمله نقايصي در توانايي نگهداشتن توجه و نارسايي‌هايي در حافظه‌ي فعال، نشان داده‌اند.

اختلال شخصيت نمايشي

ويژگي‌هاي اصلي افراد مبتلا به اختلال شخصيت نمايشي رفتار توجه‌خواهي و تهييج‌پذيري مفرط هستند. طبق DSM-IV-TR اگر اين افراد كانون توجه نباشند احساس مي‌كنند كه به آنها احترام گذاشته نشده است و سبك پرشور، نمايشي، و بيش از حد برون‌گراي آنها اغلب تضمين مي‌كند كه مي‌توانند ديگران را براي توجه كردن به آنها افسون كنند اما اين ويژگي ما به روابط پايدار و ارضا كننده منجر نمي‌شوند، زيرا ديگران از اين همه توجه كردن خسته مي‌شوند. ظاهر و رفتار آنها هنگام توجه نواهي اغلب بسيار نمايشي و هيجاني و از لحاظ مبني تحريك كننده و اغواكننده هستند. امكان دارد آن ما سعي كنند طرف مقابل خود را از طريق رفتار اغوا كننده و دستكاري هيجاني كنترل كنند. اما مقدار زيادي وابستگي نيز نشان مي‌دهند. معمولاً آنها خود محور، پوچ، و بيش از حد نگران تاييد شدن توسط ديگران در نظر گرفته مي‌شوند. كه آنها را بيش از حد واكنشي، سطحي، و رياكار برداشت مي‌كنند.


عوامل عليتي

در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصيت نمايشي پژوهش منظم بسيار كمي اجرا شده است. در زنان به صورت اختلال شخصيت نمايشي و در مردان به صورت اختلال شخصيت ضداجتماعي آشكار مي‌شود يافته‌هايي كه نشان مي‌دهند اختلال شخصيت نمايشي با شكل‌هاي افراطي دو صفت بهنجار شخصيت، يعني روان رنجور خويي و برون‌گرايي مشخص مي‌شود. كه هر دو صفات شخصيتي هستند. كه تا اندازه‌ايي مبناي ژنتيكي دارند، از پيشنهاد آمادگي ژنتيكي حمايت مي‌كنند.


اختلال شخصيت خودشيفته

افراد مبتلا به اختلال شخصيت خودشيفته اساس خود بزرگ‌بيني اغراق‌آميز، دلمشغولي به تحسين شدن و اهميت ندادن به احساسات ديگران نشان مي‌دهند. به نظر مي‌رسد كه بزرگ منشي مهم‌ترين ملاك تشخيصي براي تشخيص دادن بيماران خودشيفته است كه وسيعاً از آن استفاده مي‌شود. اين بزرگ‌منشي با گرايش نيرومند به برآورده كردن بيش از حد توانايي‌ها و دستاوردهاي آنها و در عين حين دست كم گرفتن توانايي‌ها و دستاوردهاي ديگران آشكار مي‌شود احساس استحقاق آنها غالباً مايه‌ي شگفتي ديگران مي‌شوند، هر چند كه آنها خود را سزاوار مي‌دانند كه از ديگران انتظار دست و دل‌بازي داشته باشند. آنها به شيوه‌ي كليشه‌اي رفتار مي‌كنند. تا تحسين و تأييدي را كه خواهان آن هستند كسب كنند. چون آنها معتقدند كه بسيار استثنايي هستند. اغلب تصور مي‌كنند كه فقط افراد عالي‌رتبه مي‌توانند آنها را درك كنند. يا فقط بايد با اين گونه افراد ارتباط برقرار نمايند. و فقط از دريچه‌ي چشم خود به اوضاع نگاه مي‌كنند.

 

عوامل عليتي

اختلال شخصيت خودشيفته در مردان بيشتر از زنان مشاهده مي‌شود. كه تقريباً 1 درصد جمعيت روي مي‌دهد. اختلال شخصيت خودشيفته از نظر نب‌ورا كه از موضوع نظري بسيار متفاوت است بر اين معتقد است كه اختلال شخصيت خودشيفته از ارزش قايل شدن مفرط و غيرواقع‌بينانه‌ي والدين ناشي مي‌شود.

اختلال شخصيت ضد اجتماعي

افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضد اجتماعي همواره از طريق رفتار فريبكارانه، پرخاشگرانه، يا ضد اجتماعي به حقوق ديگران تجاوز مي‌كنند. و احترامي براي آن قايل نيستند و معمولاً اين كار را بدون احساس پشيماني يا وفاداري به هيچكس انجام مي‌دهند. آنها تكانتي، تحريك‌پذير، و پرخاشگر هستند و كلاً رفتار غير مسؤلانه دارند. اين الگوي رفتار بايد از 25 سالگي روي داده باشد و فرد قبل از 15 سالگي بايد نشانه‌هاي اختلال سلوك داشته باشد.

اختلال شخصيت مرزي

افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي الگوي رفتاري را نشان مي‌دهند كه با تكانشگري و بي‌ثباتي در روابط ميان فردي، خودانگاره و خلق مشخص مي‌شود. با اين حال اصطلاح شخصيت مرزي تاريخچه‌ي طولاني و گيج‌كننده‌اي داشته است. در آغاز از اين اصطلاح براي اشاره به شرايطي استفاده مي‌شد كه تصور مي‌رفت «مرز» بين اختلال‌هاي روان رنجور و روان‌پريش را اشغال مي‌كند. اما بعداً اصطلاح مرزي با اختلال شخصيت اسكيزوتايپي يكسان تلقي شد كه از لحاظ زيستي با اسكيزوفرني ارتباط دارد. افراد داراي شخصيت مرزي، خود انگاره يا خود پنداره بسيار بي‌ثباتي دارند و روابط ميان فردي آنها بسيار بي‌ثبات است. نشانه‌هاي بي‌ثباتي عاطفي و خشم شديد دو ويژگي بسيار باثبات اختلال شخصيت مرزي هستند. بي‌ثباتي عاطفي شديد آنها همراه با سطح بالاي تكانشگري، اغلب به رفتارهاي خود ويرانگري مانند خوش‌گذراني‌ها و قمار بازي يا رانندگي بي‌باك منجر مي‌شود. جرح خويشتن ويژگي ديگر شخصيت مرزي است.

عوامل عليتي

پژوهش حاكميت كه عوامل ژنتيكي در ايجاد اختلال شخصيت مرزي نقش مهمي ايجاد مي‌كند اين توارث پذيري تا اندازه‌اي حاصل اين واقعيت است كه صفات شخصيت تكانشگري و بي‌ثباتي عاطفي كه در اختلال شخصيت مرزي بسيار برجسته هستند. تا اندازه‌اي موروثي مي‌باشند. عوامل عليتي رواني- اجتماعي در اختلال شخصيت مرزي نيز توجه زيادي شده است. متاسفانه، اغلب اين پژوهش‌ها از نظر ماهيت، گذشته‌نگر هستند و براي پي بردن به شرايط پيش‌آيند اين اختلال، به خاطرات افراد در مورد گذشته آنها اتكا كرده‌اند.

اختلال شخصيت دوري جو

افراد مبتلا به اين اختلال بازداري اجتماعي و درون‌گرايي شديد نشان مي‌دهند كه به الگوهاي دايمي روابط اجتماعي محدود و بي‌ميلي به برقرار كردن تعامل‌هاي اجتماعي منجر مي‌شود. آنها به خاطر حساسيت مفرط نيست به انتقاد و واكنش منفي و ترس از آن، به دنبال ارتباط برقرار كردن با ديگران نيستند، با اين حال آنها ميل به محبت دارند و اغلب تنها و كِسل هستند. افراد مبتلا به اين اختلال برخلاف اسكيزوئيد از تنهايي لذت نمي‌برند. ناتواني آنها در ارتباط برقرار كردن با ديگران موجب اضطراب حاد مي‌شود و با كاهش عزت‌نفس و خودآگاهي مفرط همراه است كه به نوبه‌ي خود اغلب با افسردگي همراه هستند. احساس بي‌عرضه و از لحاظ اجتماعي بي‌كفايت بودن در ويژگي بسيار شايع و پايدار اختلال شخصيت دوري‌جو هستند.

عوامل عليتي

چند پژوهش حكايت دارند كه شخصيت دوري‌جو ممكن است در خلق و خوي فطري «كمرويي» ريشه داشته باشد. كه باعث مي‌شود كودك در موقعيت‌هاي تازه و مبهم كمرو باشد و از احساسات خود جلوگيري كند. علاوه بر اين اكنون شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه ترس از ارزيابي شدن به صورت منفي، كه در اختلال شخصيت دوري‌جو برجسته است تا اندازه‌اي مورثي است. اين خلق‌وخوي كمرو كه مبناي ژنتيكي و زينتي دارد، اغلب وظيفه بيمار پذيري ارثي را دارد. و در برخي كودكان كه بدرفتاري عاطفي، طرد يا تحقير والدين نه چندان با محبت را تجربه مي‌كنند به اختلال شخصيت دوري‌جو منجر مي‌شود.

اختلال شخصيت وابسته

افراد مبتلا به اين اختلال نياز شديد به مراقبت شدن نشان مي‌دهند كه به رفتار سلطه‌پذير و چسبيدن منجر مي‌شود. چون آنها خود را بي‌عرضه مي‌پندارند. از احتمال جدايي يا صرفاً مجبور به تنها بودن، شديداً مي‌ترسند اين افراد معمولاً زندگي خود را بر ديگران استوار مي‌كنند و براي اينكه اين افراد را درگير خود نگه دارند. به نيازها و نظرات خود اهميت كمتري مي‌دهند. بنابراين، امكان دارد كه آنها در گزينش همسر كوركورانه عمل كنند. آنها به خاطر ترس از دست دادن حمايت، اغلب نمي‌توانند به طور مناسب از دست ديگران عصباني شوند كه معني آن اين است كه شخصيت‌هاي وابسته در روابطي كه از لحاظ روان‌شناختي يا جسماني بهره‌كشي است، باقي مي‌مانند و هم‌چنين آنها به سختي مي‌توانند تصميمات روزمره‌ي ساده بگيرند. زيرا به خود اطمينان ندارند.

عوامل عليتي

اختلال شخصيت وابسته در 2 تا 4 درصد جمعيت روي مي‌دهد و در زنان بيشتر از مردان شايع است در افراد مبتلا به اختلال شخصيت كاملاً شايع است كه تشخيص همايند اختلال‌هاي خلقي و اضطرابي را نيز داشته باشند. شواهدي نيز نشان مي‌دهند كه صفات شخصيت وابسته به مقدار كم تحت تأثير عوامل ژنتيكي قرار دارند.

اختلال شخصيت وسواسي

كمال‌گرايي و نگراني مفرط در مورد حفظ كردن نظر و كنترل، افراد مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي را توصيف مي‌كند. اشتغال ذهني آنها به حفظ كردن كنترل ذهني و ميان فردي تا اندازه‌اي از طريق توجه دقيق به مقررات، نظم و برنامه هاردي مي‌دهد. آنها در كاري كه انجام مي‌دهند خيلي مراقب هستند كه اشتباه نكنند چون جزئياتي كه آنها بدان دلمشغولند اغلب پيش پا افتاده هستند، از زمان به طور نامناسبي استفاده مي‌كنند. و در ديدن تصور بزرگتر، اوقات دشواري دارند. اين كمال‌گرايي اغلب كاملاً كژكار نيز هست زيرا مي‌تواند باعث شود كه آنها هرگز طرح‌ها را كامل نكنند. در سطح ميان فردي به سختي مي‌توانند كارهايي را به ديگران واگذار كنند و خيلي خشك، لجوج و سرد هستند و اين نحوه‌اي است كه ديگران آنها را در نظر مي‌گيرند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي از نوعي سبك زندگي برخوردارند كه با وظيفه‌شناسي بيش از حد، انعطاف‌ناپذيري و كماگرايي مشخص مي‌شود.

عوامل عليتي

سه بعد اصلي شخصيت را فرض مي‌كند: تازگي‌طلبي، وابستگي به پاداش و اجتناب از صدمه. افراد داراي شخصيت وسواسي از نظر تازگي طلبي و وابستگي به پاداش در سطح پائين قرار دارند. اما از نظر اجتناب از صدمه در سطح بالايي هستند. در حال حاضر، درباره‌ي اينكه چه نوع عوامل ژنتيكي و محيطي در پرورش اين صفات اصلي اختلال شخصيت وسواسي دخالت دارند، اطلاعات كمي در دست است.

طبقات موقتي اختلال شخصيت در DSM-IV-TR

اختلال شخصيت منفعل- پرخاشگر

تشخيص موقتي اختلال شخصيت منفعل- پرخاشگر (كه به اختلال شخصيت منفي‌گرا معروف بوده و در پيوست DSM-IV-TR فهرست شده است) بحث‌انگيز مي‌باشد، زيرا حمايت تجربي براي پايايي و اعتبار اين تشخيص محدود است. با اين حال، به طوري كه فعلاً مشخص شده، افراد داراي اختلال شخصيت منفعل- پرخاشگر، الگوي فراگير مقاومت منفعلانه به درخواست‌هاي جامعه و موقعيت‌هاي شغلي نشان مي‌دهند، و گاهي از صاحبان قدرت بسيار عيب‌جويي يا به آنها اهانت مي‌كنند. آنها الگوي نيرومند نگرش‌هاي منفي‌گرايانه نيز نشان مي‌دهند كه به هيچ گونه افسردگي همزمان ارتباطي ندارد. مقاومت منفعل آنها در برابر درخواست‌ها به شيوه‌هاي مختلف نشان داده مي‌شود كه از مقاومت ساده در برابر انجام دادن تكاليف روزمره، تا عبوس و جدلي بودن، يا جابجا شدن بين سرپيچي و سلطه‌پذيري، گسترش دارد. آنها معمولاً از بدبختي‌هاي خود يا اشتباه درك شدن و مورد برخورد بد قرار گرفتن شاكي هستند.

اختلال شخصيت افسرده

طبقه‌ي موقتي ديگر در پيوست DSM-IR-TR ، اختلال شخصيت افسرده است. افراد مبتلا به اين اختلال، الگوي شناخت‌ها و رفتارهاي افسرده را نشان مي‌دهند كه از نظر ماهيت فراگير است. حالت خلقي معمول آنها ناخشنودي، دلتنگي، اندوهگيني است و احساس بي‌كفايتي، بي‌ارزشي، پشيماني، يا گناه مي‌كنند. آنها بدبين و مستعد نگراني نيز هستند. با اينكه تمركز اين تشخيص در مقايسه با اختلال افسرده خويي، بيشتر روي شناخت‌هاي تحريف شده و صفات ميان فردي است، اما در مورد اعتبار تمايز بين اين دو تشخيص سؤال‌هايي باقي مي‌ماند، زيرا متمايز كردن شروع اوليه‌ي افسرده خويي از اختلال شخصيت افسرده، دشوار است.

عوامل عليتي اجتماعي- فرهنگي اختلال‌هاي شخصيت

عوامل اجتماعي- فرهنگي كه در اختلال‌هاي شخصيت دخالت دارند بخوبي شناخته نشدند مانند ديگر انواع آسيب‌رواني وقوع ويژگي‌هاي خاص اختلال‌هاي شخصيت با توجه به زمان و مكان، تا اندازه‌اي تفاوت دارد، البته نه به آن اندازه‌ايي كه ممكن است كسي حدس بزند در واقع، در بين فرهنگها تفاوت كمتري از درون فرهنگ‌ها وجود دارد. اين ممكن است به يافته‌هايي مربوط باشد كه اعلام مي‌دارند تمام فرهنگها در پنج صفت اصلي شخصيت مشترك هستند و الگوهاي تغيير همگام آنها نيز همگاني به نظر مي‌رسند. همچنين اشاره شده است كه افزايش 60 درصدي در بي‌نظمي هيجان و رفتارهاي تكانشي از زمان جنگ جهاني دوم به بعد، با افزايش اختلال‌هاي مرزي و ضد اجتماعي در همين دوره‌ي زماني ارتباط دارد اين مي‌تواند از افزايش فروپاشي خانواده و ساير ساختارهاي اجتماعي سنتي ناشي شده باشد.

«درمان‌ها و نتايج»

به طور كلي، درمان كردن اختلال‌هاي شخصيت بسيار دشوار است، تا اندازه‌ايي به اين علت كه آنها بنابر تعريف، الگوهاي رفتار و تجربه دروني نسبتاً بادوام، فراگير، و انعطاف‌ناپذير هستند. علاوه بر اين، هدف‌هاي درماني متفاوتي را مي‌توان تدوين كرد كه رسيدن به برخي از آنها مشكل‌تر از ديگران است. اين هدف‌ها ممكن است كاهش دادن ناراحتي ذهني، تغيير دادن رفتارهاي كژكار خاص، و تغيير دادن كل الگوهاي رفتار يا كل ساختار شخصيت را در برداشته باشد.

در بسياري از موارد، افراد مبتلا به اختلال‌هاي شخصيت به اصرار كلي ديگري درمان را شروع مي‌كنند و اغلب باور ندارند كه به تغيير نياز دارند به علاوه، آنهايي كه در مجموعه عجيب و غريب/ نامتعارف الف و مجموعه‌ي دمدمي/ نمايشي ب طبقه‌بندي مي‌شوند. در برقرار كردن و حفظ كردن روابط خوب، از جمله با درمانگر، مشكلاتي دارند. آنهايي كه از مجموعه‌ي ب هستند الگوي برون‌ريزي، معمولاً در روابط ديگرشان را به موقعيت درمان انتقال مي‌دهند و به جاي اينكه در سطح كلامي به مشكلات‌شان بپردازند امكان دارد از دست درمانگر عصباني شده و جلسات درمان را مختل كنند.

به علاوه افرادي كه به هر دو اختلال محور I و محور II مبتلا هستند، به طور متوسط، به اندازه‌ي بيماراني كه اختلال شخصيت همايند ندارند، براي اختلال‌هاي محور I خود، در درمان خوب عمل نمي‌كنند. علت آن تا اندازه‌اي اين است كه افراد مبتلا به اختلال‌هاي شخصيت، صفات شخصيت ريشه‌داري دارند كه اغلب به روابط درماني نامناسب منجر شده و علاوه بر اين آنها را در برابر انجام دادن كارهايي كه به بهبود اختلال‌هاي محور I كمك مي‌كنند، مقاوم مي‌سازند.


درمان اختلال شخصيت مرزي

از تمام اختلال‌هاي شخصيت، به درمان اختلال شخصيت مرزي توجه باليني و پژوهشي بيشتري شده است. زيرا پيش‌آگهي درمان به علت مشكلات ديرينه و بي‌ثباتي شديد اين بيماران، معمولاً محتاطانه است. درمان معمولاً به كار بردن سنجيده‌ي روش‌هاي درماني روان‌شناختي و زيستي را در بردارد كه از داروها به عنوان ضميمه‌اي براي درمان روان‌شناختي، كه ضروري انگاشته شده‌اند، استفاده مي‌شود.

درمان‌هاي زيستي

استفاده از داروها در مورد اين اختلال بحث‌انگيز است زيرا غالباً با رفتار خودكشي‌گرا ارتباط دارد. اين روزها، داروهاي ضد افسردگي از طبقه‌ي SSRI ، امن‌ترين و مفيدترين داروها براي درمان نوسانات خلقي شديد، خشم، اضطراب محسوب مي‌شوند. شواهدي نيز وجود دارند مبني بر اينكه اين داروها براي نشانه‌هاي تكانشي، از جمله پرخاشگري تكانشي مثل جرح خويشتن، مفيد واقع مي‌شوند. به علاوه، مقادير كم داروهاي ضد روان‌پريشي، تاثير نسبتاً كم اما حسي دارند؛ يعني بيماران از نظر افسردگي، اضطراب، گرايش به خودكشي، حساسيت نسبت به طرد، و مخصوصاً نشانه‌هاي روان‌پريشي گذرا بهبودي نشان مي‌دهند. سرانجام اينكه، داروهاي تثبيت‌كننده‌ي خلق ماندگار با زمين مي‌توانند در كاهش دادن تحريك پذيري، خودكشي‌گرايي، و رفتار پرخاشگري تكانشي مفيد باشد.


درمان‌هاي رواني- اجتماعي

درمان‌هاي رواني- اجتماعي سنتي براي اختلال شخصيت مرزي، مدل‌هايي از درمان روان‌پريشي را كه براي مشكلات خاص افراد مبتلا به اين اختلال تنظيم شده‌اند، شامل مي‌شوند. براي مثال، كرنبرگ و همكاران نوعي درمان روان‌پريشي را ابداع كردند كه از درمان روان‌پريشي معمولي خيلي رهنمودي‌تر است. هدف اصلي عبارت است از نيرومند كردن خود ضعيف اين افراد، با تمركز خاص روي مكانيزم دفاعي ابتدايي دو نيمه كردن كه به تفكر همه يا هيچ، همين طور به تغييرات سريع در واكنش‌هاي آنها به خودشان و ديگران به عنوان همه «خوب هستند» يا «همه بد هستند» منجر مي‌شود. گر چه اين درمان مي‌تواند در برخي موارد مؤثر واقع شود، اما گران و وقت‌گير است.

رفتار درماني ديالكتيكي

رفتار درماني ديالكتيكي عناصر فردي و گروهي را تركيب مي‌كند، طوري كه موقعيت گروه بيشتر روي آموزش دادن مهارت‌هاي ميان‌فردي، تنظيم كردن هيجان، و تحمل استرس تمركز دارد. همه اين‌ها در حضور، درمانگري روي مي‌دهند كه ياد گرفته است بيمار را همان‌گونه كه هست بپذيرد، به زعم اينكه رفتارهايي را نشان مي‌دهد كه پذيرفتن او را دشوار مي‌كنند (مانند طغيان‌هاي خشم، رفتارهاي خودكشي‌گرا، غيبت كردن از جلسات و غيره).

درمان ساير اختلال‌هاي شخصيت

درمان ساير اختلال‌هاي مجموعه‌ي الف و ب: درمان اختلال شخصيت اسكيزوتايپي تاكنون به اندازه‌ي پيشرفت‌هاي اخيري كه در درمان اختلال شخصيت مرزي صورت گرفته نويدبخش نبوده است. مقادير كم داروهاي ضد روان‌پريشي ممكن است بهبودي نسبتاً كم به بار آورند و داروهاي ضد افسردگي از طبقه‌ي SSRI نيز ممكن است مفيد باشند. با اين حال، هيچ درماني هنوز چيزي كه براي اغلب افراد مبتلا به اين اختلال نزديك به مداوا باشد، به بار نياورده است. غير از تحقيقات كنترل نشده يا موردهاي تكي، براي اختلال پارانوئيد، اسكيزوئيد، فرد شيفته، يا نمايشي، هنوز هيچ تحقيق منفي در مورد درمان كردن افراد با دارو يا روان‌درماني وجود ندارد.

درمان اختلال‌هاي مجموعه‌ي ج

درمان تعدادي از اختلال‌هاي شخصيت دسته‌ي ج، مانند اختلال‌هاي شخصيت وابسته و دوري‌جو به طور گسترده مورد بررسي قرار نگرفته است اما به نظر مي‌رسد كه تا اندازه‌اي نويدبخش‌تر باشد. براي مثال، وينستون و همكاران به بهبود قابل ملاحظه بيماران مبتلا به اختلال‌هاي مجموعه‌ي ج، با استفاده از نوعي روان‌درماني كوتاه مدت كه فعال و مواجهه‌اي است، دست يافته‌اند. چند تحقيق با استفاده از درمان‌شناختي- رفتاري در مورد اختلال شخصيت دوري‌جو نيز پيشرفت‌هاي قابل ملاحظه‌اي را گزارش داده‌اند. علاوه بر اين، داروهاي ضدافسردگي از طبقه‌ي بازدارنده‌ي SSRI-MAO گاهي مي‌توانند به درمان اختلال شخصيت دوري‌جو كه ارتباط نزديكي با خوبي اجتماعي دارد، كمك كنند.


ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: : :: توسط : صالح گودرزی

درباره وبلاگ
سلام به وبلاگ من خوش امدید salehgoudarzilaw@gmail.com
نويسندگان


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 16
بازدید کل : 38984
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

اسما خداوند متعال